حدود پنج سال پیش، اقتصاد ازبکستان آماده سرمایهگذاری نبود. اما امروزه رشد اقتصادی این کشور باعث جذب سرمایهگذاران از سراسر جهان شده است.
هنگامی که رئیسجمهوری شوکت میرضیایف تصمیم گرفت که در اقتصاد ناکارآمد و عقبمانده ازبکستان بازنگری کند، نه به وزیران خود و نه به پارلمان این کشور، بلکه به یک منبع غیر معمولتر مراجعه کرد: یک کارمند سابق بریتانیایی متولد هند.
استخدام سوما چاکرابارتی بهعنوان مشاور رسمی رهبر ازبکستان در سپتامبر گذشته، موضوعی بیسابقه در آسیای مرکزی محسوب میشود؛ یک خارجی با نفوذ در بالاترین سطح دولت. اما انتصاب او نشان دهنده تلاش تاشکند برای جذب سرمایهگذاران بینالمللی و تشویق شرکتهای بزرگ برای حضور در ازبکستان و به کار گیری تواناییهای آنهاست.
او در گفتگو با فایننشیال تایمز میگوید: «من موافقم که انتصاب من کمی غیرعادی است و فکر میکنم ناشی از این آگاهی بود که پس از یک چهارم قرن انزوای نسبی، دولت ازبکستان به فردی باتجربه با ارتباطات بینالمللی نیاز داشت تا «اصلاحات» دولت جدید را تضمین کند.»
وی می افزاید: «من شخصاً به رئیسجمهوری و از طریق او به کابینهاش و دولت مشاوره میدهم. توصیههایی که او میخواهد بسیار متنوع است، اما عموماً بر توسعه اقتصادی، روابط ازبکستان با بازارهای مالی بین المللی و نحوه بهبود مدیریت دولتی تمرکز دارد.»
یکی از مشکلات مربوط به ارز بود. معاون نخست وزیر که یکی از مسئولان ارشد امور مالی ازبکستان است، در این باره میگوید: «در سال ۲۰۱۶ ، کسانی که قصد خرید دلار داشتند، احتمالاً مجبور بودند در بازار سیاه و با دو برابر نرخهای ارائه شده توسط بانکها، آن را پیدا کنند. کسانی که قصد داشتند بیش از یک میلیون دلار را به «سوم»، واحد پول ازبکستان، تبدیل کنند باید یک سال یا بیشتر صبر میکردند. اما با اصلاح قابلیت تبدیل ارز در سال ۲۰۱۷ ، ازبکستان درهای خود را به روی سرمایهگذاران داخلی و خارجی، باز کرد.»
پس از مرگ اسلام کریموف، میرضیایف توانست با ایجاد تغییراتی بنیادی، ازبکستان را از رتبه ۱۴۱ در زمینه سهولت انجام تجارت در سال ۲۰۱۵ به رتبه ۶۹ در سال گذشته برساند.
او اخیرا در دهمین کنگره حزب لیبرال دموکراتیک ازبکستان با اشاره به جذب سرمایه گذاری خارجی اعلام کرد که بر اساس برنامه قبلی و روند فعلی، قرار است در پنج سال آینده ١٢٠ میلیارد دلار جذب سرمایه، از جمله ٧٠ میلیارد دلار سرمایه گذاریهای خارجی صورت گیرد.
در واقع از زمانی که توصیههای سوما چاکرابارتی در ازبکستان اجرا شده است، مسیر رشد اقتصادی این کشور نیز بهبود چشمگیری داشته است. او میگوید که مجموع سرمایهگذاری مستقیم خارجی از سال ۲۰۱۵ سه برابر شده و به ۱.۷ میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است که بخش عمده آن صرف انرژی سبز میشود.
اولین سال حضور چاکرابارتی در نقش مشاور، برنامه اصلاحات اقتصادی گستردهای را به همراه داشت. نقشه راه بلندپروازانه رئیسجمهوری جدید ازبکستان نیاز به ده ها طرح جدید برای رشد دارد. قانون مالیات برای مشاغل کوچک، قانون مبارزه با فساد، تلاش برای خصوصیسازی در صنایع هوانوردی و راه آهن و... از جمله تغییرات بنیادی در ازبکستان هستند.
در همین رابطه، تیمور ایشمتوف، وزیر دارایی ازبکستان میگوید: «اقتصاد در هسته اصلی تغییر کرده است. کارآفرینان دیگر از تجارت در این کشور نمیترسند. میتوانید در شهر قدم بزنید و آن را با چشم خود ببینید.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با وجود این، اختلاف طبقانی در این کشور در حال رشد است. در حالی که متوسط دستمزد ماهیانه در ازبکستان حدود ۱۶۰ دلار است، اما شما ساختمانهایی به ارزش بیش از ۵۰۰ هزار دلار را نیز مشاهده میکنید. املاکی که تعداد اندکی از پس خرید آن برمیآیند. این نگرانی وجود دارد که رشد اختلاف طبقاتی زمینه ساز مشکلات اجتماعی در آینده شود.
ازبکستان از دیرباز به دلیل داشتن منابع طبیعی و موقعیت جغرافیایی، شرایط مناسبی را برای رشد اقتصادی داشته است. اما میراث بوروکراسی اتحاد جماهیر شوروی و کنترل دولت بر اقتصاد و فساد سیستماتیک، مدتهاست که تلاشهای اصلاحی را متوقف کرده است.
چاکرابارتی میگوید که به جز او تعداد دیگری از مشاوران خارجی در صنایع و شرکتهای خصوصی مشغول به کار هستند. همین موضوع بر روند سریع تغییرات و بهبود اقتصادی تأثیر مستقیم گذاشته است.
طی سالهای گذشته حاکمان ایران نیز بارها به نیاز اصلاح در زمینه اقتصاد اعتراف کرده و اقداماتی را نیز در این زمینه انجام دادهاند. اما هر بار شکست خوردهاند و اقتصاد کشور رو به وخیمتر شدن رفته است.
در شرایطی که کارشناسان و تحلیلگران معتقدند ایران ظرفیت بهبود و رشد اقتصادی را دارد، اما ناکارآمدی قانون، ساختار اقتصادی و سیاسی باعث شده تا چشمانداز روشنی پیش روی اقتصاد ایران نباشد. به نظر میرسد ایران تمامی داشتههای خود را برای نجات از قهقرای اقتصادی مصرف کرد است. اما الگوی موفق ازبکستان با پیشینه اقتصادی مشابه با شرایط امروز ایران، میتواند کمک کند تا همان مسیر را تکرار کنیم.
به نظر میرسد ایران نیز نیازمند استفاده از مشاورانی در سطح بینالمللی است تا شاید بتواند با استفاده از تعامل و ارتباطات آنها با جهان، امکان جذب سرمایه بینالمللی و ایجاد اعتماد را فراهم کند؛ موضوعی که البته پیش از هر چیز نیازمند تصمیم در سطح کلان حکومت است. به خدمت گرفتن سیاست در راستای اقتصاد موضوعی است که در ایران امروز محلی از اعراب ندارد. از این رو شاید باید مانند ازبکستان که تغییرات را پس از مرگ اسلام کریمف، آغاز کرد؛ ایران نیز باید منتظر بماند تا آینده فرصت جدیدی رافراهم آورد.